سعید راد: آنهایی که اجازه بازی به ما ندادند امروز پشیمان هستند
دیگر در این شرایط، سلیقه ای مورد پسند من نیست؛ من از این وضعیت افسرده شدم!
یکی از اشکالات مملکت ما این است که مدیران تصمیم گیرنده مدام تغییر می کنند و همه چیز سلیقه ای می شود
زمانی که برگشتم به ایران، بیشتر از ۱۰ بازیگر تاپ داشتیم اما یک نفر از آن ها امروز نیستند. من نمی دانم چرا کاری نمی کنند که ماندنی باشند
کلاس های ریز و درشت بازیگری بسیار زیاد شده است؛ فکر کنید آن دوره یک ساله را هم تمام کردید، بعد قرار است چه شود؟
جوان نیاز به برنامه ای دارد که بتواند شادش کند اما می بیند تمام برنامه های تلویزیون غم ، اندوه و گرفتاری است و این ها کسلش می کند
فضای تلویزیون و اجتماع ما، یک مقدار بغض آلود شده است و دیگر شاد نیست، سریال هایی که من می بینم، همه اش غم است
او یکی از مردان خوش اخلاق سینمای ایران که میتوانی ساعت ها کنارش بنشینی و از صحبتهایش خسته نشوی. او متولد آبان سال ۱۳۲۳ است اما آثار کهولت سن در ظاهر و رفتارش دیده نمیشود؛ به گفته خودش اکثر اوقات فراغتش را ورزش میکند. به آینده امیدوار است و سخن گفتن با این هنرمند، حال آدم را خوب می کند.
سعید راد با نام کامل احمد سعید حقپرستراد، یکی از پرسابقه ترین بازیگران سینمای موج نو پیش از انقلاب است که خوشبختانه توانست بعد از انقلاب اسلامی نیز به فعالیت سینمایی خود ادامه دهد. او پساز پایان تحصیلات متوسطه، از سال ۱۳۴۷ به فعالیت در سینما پرداخت. در سال ۵۰، با بازی در فیلم فاتحین صحرا بازیگری را آغاز کرد. سعید راد، پس از اینکه در اواسط دهه ۶۰ ممنوعالتصویر شد، پس از چند سال ایران را ترک کرد و مدتی در هند، کانادا و ایالات متحده آمریکا بهسر برد و سرانجام در سال ۷۸ به وطن بازگشت و پس از سالها دوری از سینما، در فیلم «دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش ایفای نقش کرد.
او در انتخاب نقش، بسیار سختگیر است. چنانکه خود می گوید: « سعی می کنم نقشهایی را بازی کنم که هم محور باشد، هم بتواند من را ارضا کند. من در شرایطی هستم که دیگر فرصت اشتباه ندارم و سعی می کنم در انتخاب نقش ها دقت بیشتری داشته باشم».
با این بازیگر پیشکسوت تلویزیون و سینما، در لوکیشن سریال تلویزیونی «مرگ خاموش» به گفتوگو نشستیم که در ادامه می خوانید:
آقای راد این روزها مشغول چه فعالیتهایی هستید؟
یک کار تلویزیونی به نام «مرگ خاموش» در دست دارم که موضوعش درباره مواد مخدر است و برای من بسیار جالب بود چرا که همیشه دغدغه این مساله و نابودی جوانان مملکتمان به واسطه مواد مخدر را داشته ام. این کار خیلی علمی است و برای من یک کار بیگ پروداکشن است. من نقش یک مقام امنیتی رده بالا و استاد دانشگاه را در این سریال ایفا می کنم و به همین دلیل کار را قبول کردم. بعد از این سریال قرار است یک کار سینمایی شروع کنم که نقش آن را هم دوست دارم.
نقش های شما در فیلمهای سینمایی نقشهای خاص و متفاوتی بوده اند؛ معیار انتخاب نقش برای شما چیست؟
نقشهایی را که احساس می کنم با من مرتبط نیست، کار نمی کنم؛ بسیاری از نقش هایی که پیشنهاد می شود برایم جالب نیست. سعی میکنم نقش هایی بازی کنم که هم محور باشد، هم بتواند من را ارضا کند. امسال دو پیشنهاد خوب از نظر مالی داشتم اما احساس می کردم که آن نقش ها به من نمی خورند به همین دلیل قبول نکردم. من در شرایطی هستم که دیگر فرصت اشتباه ندارم و سعی می کنم در انتخاب نقشها دقت بیشتری داشته باشم. نقش باید برای بازیگر جذاب باشد.
فضای سینمای امروز ایران را از لحاظ بازیگری، فروش و مضمون فیلمها چطور میبینید؟
متاسفانه در فضای امروزِ سینما، فیلمهای جدی و خوب با عدم استقبال روبهرو میشوند چون کستینگها خوب نیستند. اول بازیگر و بعد دکوپاژ در فیلم مهم است. سینما دارای مخاطب چندانی در جامعه نیست و از میان همین جمع اندک هم، عده زیادی هستند که می خواهند در سینما فقط بخندند و برایشان مهم نیست که خنده از ابتذال میآید یا جوکهای مستهجن یا کارهای غیر معقول. بخشی از سینما به دلیل حفظ بقایش به ساخت این دسته از فیلمها روی آورده است. ما نسبت به جمعیتمان و بلیت گرانِ ۱۵ هزارتومانی، فروش چندانی نداریم. کارگردانان بسیار خوب و سوژه های بکر و عالی در سینما وجود دارند اما سطحی نگری زیادی در این فضا هست و آن سینمای جدی که باب سلیقه ما بود به شدت محدود شده است.
شاید علاقه و استقبال مردم است که باعث شده بسیاری از سینماگران به سراغ ساخت فیلم های کمدی بروند.
کمدی هم معنای خودش را دارد. کمدی، ط